قرار است سر مردم را باخروس قندی گرم کنند!!
از سایت آفتاب
«ظاهراً قرار است سر خلق الله را به خروس قندی گرم کنند تا متوجه درد بی درمان بدهکاری های سنگین چندین میلیاردی و رشد برق آسیای قیمت دلار صاحب مرده که از شیر مرغ تا جان آدمیزاد در این مملکت به نوسان آن بستگی دارد، نشوند. مردم را به اسم آزادی مطبوعات و تهدید آن و توسعه سیاسی و و دوچرخه سواری و غیره سرکار بگذاریم و دغدغه اصلی آنها را از عدالت جلب بازی های سیاسی نمائیم تا متوجه نشوند که در عرصه اقتصاد چه بر سر این کشور می آید. آقایان کاسه گدائی به دست گرفته و به دنبال اخذ وام های میلیاردی، دست نیاز مقابل بانک جهانی تحت سیطره صهیونیست ها و کشورهای دیگر دراز می کنند و در داخل کشور جنجال آزادی، استقلال و... سر می دهند. و یکی هم نیست به این مردم بگوید که ایهاالناس یک ملت بدهکار، آن هم بدهکار به نامردترین نامردان محافل صهیونیستی چگونه می خواهد دم از آزادی و استقلال و دفاع از مظلوم بزند؟!
کرامت انسان شعار مسئوولین فعلی جامعه است. آیا کسی نیست به این سوال پاسخ دهد که یک ملت که تا چند سال دیگر جزو بدهکارترین کشورهای جهان مثل کشورهای آمریکای لاتین خواهد شد، کشوری که نفت خود را برای قوت پیش فروش می کند، دوچرخه سواری بانوان و فوتبال زنان و مطبوعات رنگارنگ و... به چه درد آن می خورد که دعوای اصلی روزنامه های چپ و راست و نماینده ها و وزرا بر سر آن است و جلسه پی جلسه برای آن تشکیل می دهند.
معلوم نیست آیا پای این وکیل وزیرها به داروخانه های این مملکت نرسیده که ببینند مردم چگونه با مشکلات دست و پا می زنند و عزیزان آنها در بستر بیماری محتاج داروهای حیاتی است و هیچ دادرسی به داد آنها نمی رسد؟! و اگر جرات پیدا کردند در این گونه محافل حاضر شوند، خوب گوش دهند که درد مردم نه درد دوچرخه سواری زنان است و نه آزادی آنچنانی، بلکه رفع و رجوع نیازهای روزمره است که وظیفه اول هر دولتی است. و ببینند که مردم گرفتار در بیان شکوه ها و فریادهای خود، دوم خردادی و دوم غیرخردادی نمی شناسند، همه را مقصر می دانند و حق هم دارند.
آیا این حضرات در پای صحبت مردم نشسته اند تا بشنوند، که رشوه خواری و باج گیری رسمی و غیررسمی در ادارات و... بیداد می کند و هرکسی به هرطریقی از هرکسی می تواند می ستاند و این خو باج گیری زیرمیزی و یا روی میزی می رود تا به صورت یک فرهنگ در جامعه اسلامی! در آید! آیا هیچ مسوولی در این مملکت می داند که امروز مواد مخدر بیشتر و آسانتر از سیگار در دسترس جوانان این مملکت است که قرار است آنها را باور کنیم! آیا کسی نیست به این حضرات بفهماند که در این تهران پایتخت جمهوری اسلامی ایران! فساد و فحشا بیداد می کند و در روز روشن نوامیس مردم از تعرض در امان نیستند. افسوس که این فریاد در همین صفحه باقی خواهد ماند و دلار به هزار تومان خواهد رسید، متناسب با آن قیمت ها افزایش و قدرت خرید مردم کاهش خواهد یافت ولی با فرارسیدن انتخابات بعدی برای توسعه سیاسی! باز درد این مردم به فراموشی سپرده خواهد شد و کک حضرات نخواهد گزید... .»
اشتباه نکنید، این مطلب درباره وصف شرایط حال حاضر نیست، چرا که هم اکنون دختران می توانند دوچرخه سواری کنند و هیچ کس خونش به جوش نمی آید و زنان نیز می توانند با شلوار و شلوارکی که رویش جوراب کشیده شده فوتبال بازی کنند و دیگر اینها بحث روز نیست و نباید اینها را بهانه له کردن عده ای نمود و دیگر شعار معروف «عایشه با شتر می آد / فائزه با موتور میاد» برای عده ای دمده شده و مانتوهای چرمی قرمز و نگاه های معنی دار خیلی هم چیز بدی نیست، چه برسد به فوتبال و دوچرخه سواری بانوان! الان بازیکن تیم ملی دوومیدانی بانوان با لباس تمام استرج در میادین داخلی و بین المللی مسابقه می دهد و برخی صدایشان در نمی آید! چرا؟ شاید چون بچه ها از خودمان هستند!
بخشی از یادداشت مسعود ده نمکی در شماره هفدهم هفته نامه جبهه (سال 78) در زیرآمده است، آن زمان که هنوز بانک جهانی به ایران وام می داد و گروهی از کشورها دنبال محاصره اقتصادی ایران نبودند. این یادداشت با تیتر «دلار هزار تومان، زنده باد آزادی» در صفحه یک درج شده بود. اما در صفحه 3 در یادداشت سردبیر که مربوط به همین تیتر بود، عنوان شده بود که دلار هزار تومان خواهد شد! اتفاقی که اگر در حال حاضر یک روزنامه به آن دست بزند، با هجمه مواجه شده و متهم به تلاش برای القاء گران تر شدن دلار و ایجاد حباب کاذب می شود و برخوردهای دیگری نیز برایش رخ می دهد. البته هیچ گاه در این سال ها قیمت دلار به هزار تومان نرسید و در دولت اول احمدی نژاد هر دلار، ده هزار ریال شد.
البته انتقاد منطقی از هر دولتی که در اقتصاد و معاش مردم کوتاهی کند - چه اصلاح طلب باشد چه اصولگرا و چه...- وظیفه رسانه و هر مطبوعاتچی حافظ منافع مردم است و از این رو به اصل انتقاد آن روز برادر مسعود و رفقا ایرادی وارد نیست.